دکتر مسعود درخشان: مردم می خواهند برنامه ای ببینند که امکان تحقق آن هست + فیلم
به گزارش ستاد مردمی حیات طیبه، دکتر مسعود درخشان نظریه پرداز اقتصاد و استاد دانشگاه علامه طباطبایی مصاحبه ای با ستاد حیات طیبه در مورد دکتر سعید جلیلی، برنامه ها و نوع نگاه جلیلی به اقتصاد و فرهنگ سیاسی داشته است.
قسمت هایی از این مصاحبه در دومین مستند دکتر جلیلی از صدا و سیما پخش شد. اما صحبت های دکتر درخشان بیشتر از مقداری بود که در مستند به نمایش درآمد.
سایت حیات طیبه مصاحبه مفصل با این استاد برجسته اقتصاد را در سه قسمت تقدیم می کند.
مردم می خواهند برنامه ای ببینند که امکان تحقق آن هست
مردم ما تقریباً چند سال است که به سخنرانیهای خطابهای و شعارگونه آلوده شدهاند. یک چیزی بشنوند و خوشحال شوند. مطالبهای هم نداشته باشند. شاید هم انتظار دارند، کس دیگری هم که در مقابل آنها هست، همین جوری برخورد کند اما باید گوشزد کرد و تذکر داد که مردم خسته شدهاند یا دیگر سخنرانی خطابهای و وعده و وعیدها و شعارهای نه چندان پرمحتوا یا نه چندان قابل اجرا را به اندازه کافی داشتهاند. مردم دیگر میخواهند برنامههایی را ببینند که امکان تحقق آنها هست.
من فکر میکنم، دکتر جلیلی واقعاً میتواند فرهنگ سیاسی کشور را تغییر بدهد. اگر فرصت پیدا کند، فرهنگ سیاسی جامعه را تغییر میدهد و مردم از این حالت بیرون میآیند.
آن چیزی که مقام معظم رهبری میفرمایند، بصیرت، الآن این مفقود است. در تمام اینها. وقتی که من نگاه میکنم، اکثر کاندیداها جوری رفتار نمیکنند که آن بصیرت در جامعه شکل بگیرد. دارند خلاف آن عمل میکنند.
اینجوری که من احساس میکنم، الآن مقام معظم رهبری تنها است. یک صحنه سیاسی داریم که ایشان در رأس آن است. بعد یک شکاف بزرگی بین ایشان و طبقه دولتمردان هست. ایشان صحبت از بصیرت میکند. صحبت از عمق مسائل میکند اما بدنه طبقه دولتمردان و سیاسیون کشور در این راستا جلو نمیروند. شعار میگویند. همین الآن برخی از کاندیداها چه شعارهایی را در تلویزیون مطرح میکنند!! تمام آنها شعارهایی است که قبلاً شنیدیم. دهها بار شنیدهایم. همه اینها تداعی میشود. بینتیجه بودن آنها هم تداعی میشود اما مثل این که مردم عادت کردهاند. جوری عمل میکنند که مردم به این بحثها عادت بکنند. این بصیرت را کم میکند.
دکتر جلیلی نقطه عطف است
من مطمئن هستم که دکتر جلیلی در تاریخ سیاسی کشور ما نقطه عطف میشود. واقعاً نقطه عطف خواهد بود. الآن مسائل اقتصادی کشور ما تقریباً برای همه روشن است. تورم، بیکاری، مسأله نرخ ارز، کمبود کالاهایی است که نوعاً وارداتی بوده، عدم اطمینان راجع به درآمدهای ارزی کشور، ورشکستگی زنجیرهای برخی از واحدهای تولیدی.
اینها همه مسائلی هستند که همه ما میدانیم اما خیلی از کاندیداها به جای پرداختن به عمق مسائل، شروع میکنند به نوید دادنها و وعده و وعید دادنها. یک تصویر زیبایی ترسیمکردنها. اینها چه فایده دارد؟
دکتر جلیلی به خاطر آن اخلاق اسلامیای که دارد، مطلقاً از این راهها وارد نمیشود. ایشان موازین اسلامی را در گفتار سیاسی خودش دارند. کم هستند سیاستمدارانی که موضعگیری سیاسی خودشان را بر اخلاق اسلامی منطبق بکنند. چرا؟ برای این که همه میدانیم که میگویند، اخلاق با سیاست سازگاری ندارد. اگر وارد سیاست شدی، دیگر نمیتوانی همیشه موازین اخلاقی را رعایت بکنی. من تا به حالا دیدم که دکتر جلیلی دارد خلاف این عمل میکند. هیچ هم نگران نیست که رأی خواهد آورد یا نه.
من جوری میبینم که ایشان رسالت و وظیفه شرعی خودش میبیند که وارد این میدان شود، با اخلاق سیاسی اسلامی حرکت کند، نتیجهاش دیگر با خدا و انتخاب مردم است. من شخصاً دوست دارم که ببینم، ایشان به قدرتی میرسد که میتواند جامعه را در مسیر تعمیق بصیرت هدایت بکند. بصیرت سیاسی. ما به این بصیرت سیاسی خیلی نیاز داریم.
اگر مسائل اقتصادی ما درست حل نمیشود، برای این است که به عمق مسائل توجه نمیکنیم و در حل مسائل اقتصادی هم شعارگونه برخورد میکنیم. تا به حال چقدر مسائل تورم و بیکاری و نرخ ارز و تولید و راهکارهای مقطعی مثل سرمایهگذاری زودبازده و چه و چه، همه اجرا شده اما اینها از عمق خالی است. محتوای آن خالی است. برخوردها معمولاً برخوردهای سطحی با مسائل است. من فکر میکنم، دلیل این که برخوردها سطحی است، این است که رویکرد اسلامی نیست. رویکر اسلامی به ظواهر توجه نمیکند. چرا؟ برای این که آن سیاستمداری که بر اساس موازین اسلامی پیش میرود، کاری به ظواهر ندارد. اصلاً نمیخواهد محبوب بشود. او میخواهد وظیفه الهی خودش را انجام بدهد. وظیفه شرعی خودش را انجام بدهد.
او دارد وظیفه خودش را انجام می دهد
محبوبیت چه فایده؟ انسان باید در پیشگاه خداوند محبوب باشد. بنابراین وقتی که نگاه میکنیم، میبینیم دکتر جلیلی اصلاً صحبت از شعارهایی که برایش رأی جمع کند نیست. او دارد وظیفه خودش را انجام میدهد. با توجه به همه اینها است که من فکر میکنم، دکتر جلیلی در صحنه سیاست کشور ما یک نقطه عطف خواهد بود. من مطئمن هستم. انشاءالله تعالی، به امید خدا وقتی که ایشان بیاید، اندیشمندان جامعه و آنهایی که میخواستند مسائل را عمیق ببینند. میخواستند مسائل را بنیانی حل و فصل بکنند، اینها خودشان پیدا میشوند. راهکار ارائه میدهند. برای این که میبینند، فضا دیگر فضای تبلیغات عوام فریب نیست. راه، راه خدا است. خدمت برای خدا است. همه دارند در یک مسیر میروند. آن هم مسیری که رهبری تعیین کرده است. مسیری که دین ما برای همان است. مسیر دینی ما. مسیر الهی است که مقام رهبری برای ما ترسیم میکند. آن وقت قدرتها فزاینده میشود. چرا؟ برای این که همسویی ایجاد میشود. اگر همسویی در مسیر خدا باشد، خیلی قدرت پیدا میکند. دکتر جلیلی که بیاید، آن مسیر الهی شکل میگیرد. روشن میشود. همین الآن هم تقریباً روشن است. ایشان هیچ وقت وعده و وعید توخالی ندادند. یعنی معلوم است که متفاوت هستند. ایشان میخواهند، مسائل را ریشهای حل کنند. ایشان دارند در موضعگیریهای سیاسی، اخلاق اسلامی را اجرا میکنند.
تکیه بر رهنمودهای رهبری موجب تعادل پویا می شود
ایشان میگویند، مسیر؛ اقتصاد مقاومتی است. الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است. آن چیزی که مقام معظم رهبری میگویند، بالاترین سند بالادستی کشور است. میبینیم که توجه زیاد روی این مسائل فقط از جانب دکتر جلیلی بوده است. پس معلوم است که ایشان روی رهنمودهای مقام رهبری تکیه دارند. همین تکیه موجب تعادل پویا میشود. یعنی تعادلی که در مسیر رشد است. چرا؟ برای این که از رهنمودهایی نشأت گرفته که آن رهنمودها مبتنی بر موازین شرعی است. این چیزی بوده که تبلور آن در دولتهای قبل این طور آشکار نبود. نیت خیلیها خوب بود اما چون خیلی از مسائل با حرکتهای شعارگونه آلوده میشد، آن ثمرات را نمیداد.
تاریخ اسلام را هم که نگاه میکنیم، میبینیم الگوهای سیاسی ما در صدر اسلام کمابیش از این نوع بودند. الآن آدم استشمام میکند. یعنی از موضعگیریهای آقای دکتر جلیلی، آدم استشمام میکند که اگر بزرگان ما در صدر اسلام میخواستند بر اخلاق اسلامی حکومت کنند، چه وضع و حالی به وجود می آمد.
اگر شعار نباشد، شعارهایی که فقط برای جمعآوری رأی باشد، نباشد، وعده و وعیدهای توخالی نباشد، چه جوی به وجود میآید. الآن داریم این را احساس میکنیم.
من مطمئن هستم، انشاءالله تعالی و به امید خدا خیلی از نیروهای مؤمن، از کارشناسهای قوی، اقتصاددانان خوب، صاحبان نظر و نظریهپردازان علوم انسانی و علوم اجتماعی، همه به دنبال این فرصتها بودند و هستند که اینها توی میدان بیایند. آنهایی که آگاه هستند، نقش مهمتری به عهده میگیرند. آنهایی که جوانانی هستند که گامهای نخستین خودشان را برمیدارند، در این راه ساخته خواهند شد. انشاءالله یک لشگر تربیت خواهد شد. در پایان دورههای ریاست جمهوری ایشان.
من مطمئن هستم، چون نگاه میکنند و میبینند، مسؤولین طراز اول کشور دارند چگونه عمل میکنند. این است که من خیلی امیدوار هستم. البته من همه چیز را در اراده و مشیت الهی میدانم. به همین دلیل است که میگویم، اگر خواست خدا این باشد، یک نقطه عطفی در تاریخ تحولات سیاسی کشور خواهد بود. حالا دیگر خدا چه بخواهد.